درباره کتاب هشت قتل حرفه ای
کتاب هشت قتل حرفه ای داستان مردی است که صاحب یک کتاب فروشی است و تخصصش در تحلیل و معرفی داستانهای جنایی است. او یک کتابفروشی دارد و زندگیای سادهاش را میگذراند، یک روز برفی تلفن مغازه زنگ میخورد. زنی پشت تلفن میگوید مامور مالوی از افبیآی است و میخواهد با او صحبت کند. مرد میپذیرد و با او قرار میگذارد. زن کمی بعد به کتابفروشی میآید و به او میگوید میخواهد درباره چند قتل با او مشورت کن. مامور مالوی توضیح میدهد چندین پرونده قتل به او واگذارشده که حس میکند میتواند از تخصص کتاب فروش کمک بگیرد. مالوی توضیح میدهد پرونده اول مربوط به سه قتل است که مقتولین فقط یک اشتراک با همدیگر داشتند و آن نامهایشان است،پرونده دوم مربوط به صحنهسازی یک قتل کنار ریل قطار است، قتل سوم مرگی است که به ظاهر یک سکته ساده است و این پروندهها همچنان ادامه دارد.
مامور افبیآی برای کتاب فروش توضیح میدهد چیزی که در این پروندهها وجود دارد این است که گویا همه تقلیدی از کتابهای مشهور جنایی هستند، اما نه هرکتابی، کتابهایی که او سالها قبل در وبلاگش با نام هشت قتل حرفه ای معرفی کرده است. مامور الوی از او میخواهد به عنوان کارشناس کتابهای جنایی به او کمک کند تا از بین پروندههای حل نشده قتلهای دیگر را هم پیدا کند و بتوانند به یک الگو برسند تا قاتل یا قاتلین پیدا شوند. از طرف مالوی همچنان به خود کتابفروش هم مشکوک است و از او می خواهد بگوید تاریخ انجام قتلها کجا بوده و او دلایلی میآورد که نشان میدهد در شهر نبوده، اما سوالها و شکل قتلها نشان میدهد قاتل کتابفروش را میششناسد و یا از دور او را زیرنظر دارد و این شروع ماجرایی است که بسیار گستردهتر از تصور راوی است.
نثر کتاب سریع و پرچالش است و خواننده را منتظر نگه نمیدارد، او سریع وارد دنیای قتلها و جنایتها میشود و همراه با شخصیتها سعی میکند معماها را حل کند، ترجمه کتاب روان است و خواننده را با خود همراه میکند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.