معرفی کتاب از زندگی سیرم ولی دلم میخواهد دوکبوکی بخورم!
بک سهی در کتاب از زندگی سیرم ولی دلم میخواهد دوکبوکی بخورم! جلسات درمان افسردگی خود را ضبط کرده و به رشتهی تحریر درآورده است تا به همه نشان بدهد افسردگی چه احساساتی را برمیانگیزد و چه ماهیت متناقضی دارد. این کتاب که روند درمان او را با زبانی ساده و خوشخوان به تصویر میکشد، در زمرهی پرفروشترین کتابهای جهان قرار دارد.
دربارهی کتاب از زندگی سیرم ولی دلم میخواهد دوکبوکی بخورم!
در جلسات رواندرمانی از خصوصیترین تجربیات و احساسات زندگیمان حرف میزنیم و دوست نداریم کسی از صحبتهای ما باخبر شود، چه برسد به اینکه در کتابی ثبتش کنیم و پیش چشم تمام جهان قرار بدهیم. این کاری است که بک سهی (Baek Sehee) در کتاب از زندگی سیرم ولی دلم میخواهد دوکبوکی بخورم! (I Want to Die but I Want to Eat Tteokbokki) انجام داده است.
بک سهی که مبتلا به افسردگی خفیف بود، جلسات رواندرمانی و گفتوگو با درمانگرش را ضبط کرد و به روی کاغذ آورد. البته هدف او این بود که درک بهتری از روند درمان افسردگیاش پیدا کند، اما در نهایت تصمیم گرفت آن را تبدیل به کتاب کند. او در این جلسات از تجربیات افسردگیاش میگوید و تعریف میکند که چطور در بدترین لحظات همچنان دلش هوس یک دوکبوکی تند و خوشمزه میکرد و در دریای تناقض غرق میشد. فکر میکرد تنهاست و هیچ کسی احساس او را نمیفهمد. این دلیل اصلی نوشتن کتاب از زندگی سیرم ولی دلم میخواهد دوکبوکی بخورم! است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.